نمـــــــــاز تــــــــــــــــــــراویح

ترجمه کتاب (صلاة التراویح) شیخ آلبانی رحمه الله

نمـــــــــاز تــــــــــــــــــــراویح

ترجمه کتاب (صلاة التراویح) شیخ آلبانی رحمه الله

ما را در چاپ و نشر این کتاب یاری فرمایید

          ما را در چاپ و نشر این کتاب یاری فرمایید   

خدمت تمام کسانی که به این وبلاگ سری می زنند سلام عرض می کنم و بعد از عرض سلام از شما برادران دینی درخواست همکاری در چاپ و نشر این کتاب را دارم . 

برادران عزیز و خواهران گرامی بنده ترجمه کتاب (صلاة التراویح) استاد آلبانی رحمه الله را درتاریخ 82/11/23 به پایان رساندم ولی بنا بر مشکلاتی تا به حال نتوانستم آن را به چاپ رسانده منتشرنمایم وبرای اینکه عموم افراد علم دوست و دانش پژوازآن استفاده ببرند در همین وبلاگ تحت نام (نماز تراویح ) در اینترنت گذاشتم و اراده دارم که ان شاء الله تعالی هر چه زود تراین کتاب مفید و علمی را به چاپ برسانم ،لذا هر ناشریا خیّری که می تواند ما را در این راستا یاری فرماید در این امر خیر کوتاهی نفرماید و این را یقین داشته باشد که الله متعال به او اجر و ثواب زیادی عنایت خواهد نمود. 

جزاکم الله خیرا .  

   

برادردینی شما : ابوشعیب اسفندیار شجاعی

چکیده و خلاصه کتاب صلاة التراویح

صلاة التراویح (2۷)  

 

چکیده و خلاصه کتاب 

مباحث از آنچه ما گمان می کردیم طولانی تر شد، ولی چه کنیم! جز این راهی نبود، زیرا روش تحقیق علمی خواهان این است. لذا مناسب دیدم در آخر برای خوانندگان محترم خلاصه ی آن را بیان دارم تا ان شاء الله تعالی در اذهان خوانندگان، نمونه و خلاصه ای از آن مجسم گشته و یادگیری تمام مسائل و عمل به آن آسان گردد. چکیده از این قرار است:

1ـ جماعت در نماز تراویح سنت است و بدعت نیست. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در شب های متعددی تراویح را با جماعت خوانده است. چند شب درک آنرا ترک کرد از ترس این بود که مبادا کسی از پیروان بنا بر مداومت ایشان، تصور نماید که فرض است. و این بیم با تکمیل شریعت و وفات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پایان پذیرفت.

2ـ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم تراویح را یازده رکعت خوانده است، و روایتی که می گوید پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بیست رکعت خوانده است کاملاً ضعیف است.

3ـ بیش از یازده رکعت جایز نیست، زیرا لازم می آید که عمل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم لغو و گفته ی وی: صلوا کما رأیتمونی اصلی» (نماز بگزارید همان گونه که دیدید من نماز می گزارم) تعطیل گردد. بدین سبب افزودن بر سنت صبح و دیگر نمازها جایز نیست.

4ـ کسانی را که بیش از یازده رکعت می خوانند اهل بدعت و گمراهی نمی دانیم، البته تا وقتی دکه سنت بر ایشان ظاهر نگشته و از خواهش نفسانی پیروی نکنند.

5ـ به فرض اگر گفته شود که افزودن بر یازده رکعت نیز جایز است، ولی شکی نیست که توقف بر یازده رکعت بهتر است، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده: «خیر الهدی هدی محمد» (بهترین روش، روش محمد صلی الله علیه و آله وسلم است).

6ـ عمر رضی الله عنه هیچ بدعتی را در نماز تراویح به وجود نیاورده است، او سنت جماعت را احیا نموده و بر عدد سنت که همان یازده رکعت است محافظت نموده است.

7ـ هیچ کدام از روایاتی که می گویند عمر رضی الله عنه بر تراویح افزوده تا به بیست رکعت برسد، صحیح نیست. سندهای آن ها طوری است که نمی توانند همدیگر را تقویت نمایند. امام شافعی و ترمذی به تضعیف آن ها اشاره نموده اند و نووی و زیلعی و دیگر علما بعضی از آن ها را ضعیف دانسته اند.

8ـ به فرض اگر افزایش بر یازده رکعت ثابت شود، امروزه عمل به آن ضروری نیست، زیرا این کار بنا به علتی بوده که زایل گشته و از بین رفته است. پافشاری بر رکعت های بیش تر باعث شده که قائلین به آن در ادای نماز آن طور عجله نمایند که خشوع را از بین برده و حتی گاهی نماز را تا مرز بطلان بکشانند.

9ـ ما که بیش از یازده رکعت را نمی پذیریم همانند قاضیان دادگاهای اسلامی عمل کرده ایم که حکم عمر بن خطاب رضی الله عنه را در سه طلاق نمی پذیرند. در این فرقی نیست، حتی از دیدگاه مقلدین رأی ما بهتر از رأی آن ها است.

10ـ از هیچ یک از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ثابت نیست که بیست رکعت تراویح خوانده باشند، حتی امام ترمذی به ضعف ثبوت بیست رکعت از علی رضی الله عنه و دیگر یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اشاره نموده است.

11ـ بر بیست رکعت هیچ اجماعی صورت نگرفته است.

12ـ پای بندی به عدد یازده رکعت ضروری است، زیرا از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و عمر رضی الله عنه همین ثابت است. و به ما دستور داده شده است تا از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و خلفای راشدین رضی الله عنهم پیروی نماییم.

13ـ انکار بیش از یازده رکعت، انکار ائمه ی مجتهدینی را که قایل به بیست رکعت هستند، در پی ندارد. همان گونه که از مخالفت با آنان طعن در علم و ترجیح دادن مخالفین شان، د رعلم و فهم نیز لازم نمی آید.

14ـ گرچه افزودن بر یازده رکعت جایز نیست، اما کاستن از آن جایز است و حتی اکتفا به یک رکعت هم جایز است، زیرا در سنت ثابت است و سلف انجام داده اند.

15ـ در پایان باید متذکر شد که تمام شیوه ها و روش هایی که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در مورد وتر آمده جایز است. بهترین آن ها همان روشی است که تعداد رکعت هایش بیش تر بوده و بعد از هر دو رکعت، سلام داده شود. این چیزی بود که خداوند تبارک و تعالی برایم آسان گردانید تا درباره ی نماز تراویح جمع آوری نمایم. اگر به حق رسیدم از فضل الله تبارک و تعالی بوده است و فضل و احسان از آن اوست. اگر غیر این باشد آرزومندم که هر کس بر خطایم آگاه شد مرا آگاه سازد، الله تبارک و تعالی به وی جزای خیر خواهد داد.

بار الها تو پاکی و ستایش از آن تو است، گواهی می دهم که جز تو معبودی بر حق وجود ندارد و از تو آمرزش می خواهم.

و صلی الله علی محمد النبی الامی و علی آله و صحبه و سلم و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.  

پایان ترجمه کتاب (صلاة التراویح) شیخ آلبانی رحمه الله

احادیثی درباره ی تشویق بر....

                   صلاة التراویح (2۶)  

                   احادیثی درباره ی تشویق 

    بر ادای خوب نماز و بر حذر داشتن از ادای بد آن  

بنده برای تشویق این افراد بر استمرار در ادای خوب نماز و سعی برای بیش تر و بهتر خواندن آن ها و بر حذر داشتن کسانی که نماز تراویح و سایر نمازها را بد می خوانند، بعضی از احادیث صحیح را بیان می دارم:

1ـ از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است: مردی وارد مسجد شد و نماز خواند، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در گوشه ای نشسته بود، او نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمد و سلام کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به او گفت: و علی السلام. نمازت را دوباره بخوان، گویا نماز نخوانده ای. آن مرد رفت و نمازش را خواند، سپس آمد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سلام کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «و علیک السلام»، نمازت را دوباره بخوان، او به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گفت: نماز را به من یاد بده، پیامبر ص فرمود: «هر گاه خواستی نماز بخوانی، کامل وضو بگیر، سپس رو به قبله نما وتکبیر بگو، و هر اندازه خواندن قرآن برایت میسر است قرآن بخوان، سپس رکوع کن به گونه ای که در رکوع ثابت بمانی، سپس سرت را بلند کن، تا راست بایستی، سپس سجده کن در سجده ثابت بمانی، سپس سرت را بلند کن تا در نشستن آرام بگیری، سپس سجده کن تا در سجده آرام بگیری، سپس بلند شو تا راست بایستی، و این کا را در تمام نمازت انجام بده».(۱) 

2ـ از ابومسعود بدری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «نماز هیچ کس تا وقتی که کمرش را در رکوع و سجده راست ننماید، صحیح نمی گردد».(۲)

3ـ از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «همانا بدترین دزد کسی است که از نمازش دزدی کند»، صحابه عرض کردند: ای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم! جگونه فرد از نمازش دزدی می کند؟ فرمود: «رکوع و سجده هایش را کامل انجام نمی دهد». (۳) 

4ـ از امیران لشکرهای اسلام؛ عمرو بن العاص؛ خالد بن ولید، شرحبیل بن حسنه و یزید بن ابی سفیان رضی الله عنهم روایت است: «رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم مردی را دید که در حین نماز رکوعش را کامل ادا نمی کرد، گویا در سجده هایش نوک می زد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اگر این مرد در این حالت بمیرد بر غیر امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم مرده است؛ نمازش را آن طور نوک می زند که گویا کلاغ بر خون نوک می زند. کسی که رکوعش را کامل نمی کند و در سجده هایش نوک می زند مانند گرسنه ایست که یک دانه یا دو دانه خرما می خورد و از گرسنگی او هیچ کم نمی شود».(۴)

5ـ از طلق بن علی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «الله به نماز فردی که در میان رکوع و سجده ها کمر خویش را راست نمی کند نگاه نخواهد کرد». (۵)

6ـ از عمار بن یاسر رضی الله عنهما روایت است که می فرماید: من از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که فرمود: «فردی نماز می خواند، در حالی که از نمازش برای او چیزی به جز یک دهم، یک نهم، یک هشتم، یک هفتم، یک ششم، یک پنجم، یک چهارم، یک سوم و یا نصف آن نوشته نمی شود».(۶)

7ـ از عبداللن شخیر روایت است که می فرماید: «نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمدم، در حالی که نماز می خواند وزا سینه اش صدایی مانند صدای جوشیدن آب به گوش می رسید، یعنی در نماز گریه می کرد».(۷)

تمام این احادیث شریف با عمومیت و اطلاقشان همه ی نمازها را، خواه فرض باشد یا نفل شب و یا نفل روز، شامل می شود. علما، مردم را در آنچه که مربوط به نماز تراویح است نیز متوجه نموده اند؛ علامه نووی در الاذکار 

(۸) در باب «اذکار صلاه التراویح» می فرماید: چگونگی ادای نماز تراویح مانند بقیه ی نمازها بر همان تفصیل گذشته می باشد: د راین نماز نیز تمام اذکار گذشته مانند دعای استفتاح و بقیه ی اذکار را کامل ادا نماید و تشهد و دعای بعد از آن ودیگر اذکار گذشته را به جای آورد، گرچه این امر ظاهر و واضح است. اما من بدین سبب بر آن تأکید می نمایم که اکثر مردم بنا بر سستی و تنبلی آن اذکار را حذف می کنند. حق ودرست آن است که گذشت و بیان شد.

علامه عامری در اواخر کتاب (بهجه المحافل و بغیه الاماثل فی تلخیص السیر والمعجزات والشمائل) می گوید: «آنچه که توجه و تذکر به آن لازم می باشد، این است که اکثر امامان در نماز تراویح بر این عادت نموده اند که قرائت را کم، ارکان نماز را سبک و اذکار آن را حذف نمایند، در حالی که علما می فرمایند: صفت و چگونگی ادای نماز تراویح را از نظر شروط، باقی آداب وتمام ارکان مانند دعای استفتاح، اذکار، ارکان، دعای بعد از تشهد و دیگر امور مانند سایر نمازها می باشد.

از آن جمله خواندن آیات رحمت است، به گونه ای که به رکوع نروند مگر هنگام خواندن این نوع آیات! آری این سریع خواندن در نماز تراویح باعث شده است امر مهمی از آداب نماز و قرائت را که همان طولانی تر کردن رکعت دوم از رکعت اول و توقف بر آیات مرتبط می باشد، از ست بدهند. علت تمام این ها همان ترک و از بین بردن سنت ها است. امروزه بنا بر عمل اندک به سنت ها، کار به جایی رسیده است که نزد بسیاری از مردم، عمل کننده به سنت، به جهالت متهم گردد. چون با عرف و عمل اکثریت مردم مخالف است و این به خاطر فساد زمانه است.

آری پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: «تا وقتی معروف، منکر و منکر، معروف نگردد قیامت برپا نخواهد شد». پس ای مسلمان! بر تو واجب است که سنت را لازم گرفته و در تلاش باشی. هر کس از تو اطاعت می کند به او نیز دستور دهی تا به سنت عمل نماید تا نجات یافته و سالم بماند، و از نعمت الهی بهره مند گردد. علامه ی بزرگوار ابوعلی فضیل بن عیاض رحمه الله می فرماید: از کاستی طرفداران حق وحشت نکن و از فزونی هلاک شوندگان و گمراهان فریب مخور».



 (۱) این حدیث را بخاری 2/191ـ 219ـ 222، 11/31ـ 4 67 و مسلم 2/10ـ 11 و دیگر محدثین روایت نموده اند. 

(۲) این حدیث را ابوداود 1/136، نسائی 1/167، ترمذی 2/51، ابن ماجه 1/24، دارمی 1/304، طحاوی در المشکل 1/80، طیالیسی 1/97، احمد 4/119 و دارقطنی در صفحه ی 133 روایت نموده اند. دارقطنی گفته است که سند آن ثابت و صحیح است. آنچه گفته درست است و اعمش با لفظ حدثنا در روایت طیالیسی این حدیث را روایت نموده است.

 (۳) این حدیث را حاکم 1/229 روایت نموده و صحیح دانسته است. ذهبی نیز با وی موافق است و حدیث ابوقتاده برای وی شاهد است. حدیث دیگری نزد مالک 1/181 از نعمان بن مره روایت شده که سندش صحیح و مرسل است. روایت سومی نزد طیالیسی 1/97 از ابوسعید روایت شده و سیوطی آنرا در کتاب خودش به نام تویر الحوالک صحیح قرار داده است.

 (۴) این حدیث را اجری در الاربعین و بیهقی 2/89 با سند حسن روایت نموده اند و منذری می گوید 1/182 که طبرانی در الکبیر و ابویعلی با سند حسن و ابن خزیمه در کتاب صحیح خویش آن را روایت نموده اند.

 (۵) این حدیث را امام احمد 4/22، طبرانی در الکبیر و ضیاء مقدسی در المختاره 37/2 با سند صحیح روایت کرده اند و درالمسند نیز برای آن شاهدی وجود دارد 2/525 و رجال آن حدیث ثقه اند. حافظ عراقی در تخریج الاحیاء 1/132 آن را صحیح قرار داده و منذری می گوید: 1/183 سند آن نیک است.

 (۶) این حدیث را ابوداوود 1/127، بیهقی 2/281، احمد 4/319ـ 321 با دو سند که یکی از آنها را عراقی صحیح دانسته است، روایت نموده اند و ابن حبان در کتاب صحیح خویش چنان که در الترغیب 1/184 آمد روایت کرده است.

 (۷) این حدیث را ابوداوود 1/143، نسائی 1/179، بیهقی 2/251، احمد 4/25ـ 26 با اسنادی صحیح بر شرط مسلم روایت نموده اند. ابن خزیمه و ابن حبان در کتب صحیحشان چنان که در الترغیب والترهیب شماره ی 545 آمده است روایت کرده اند.

(۸) الاذکار بشرح ابن علان 4/297.

تشویق به خوب اداء نمودن نماز و..

صلاة التراویح (25)   

 

تشویق به خوب اداء نمودن نماز و پرهیز ازادای بد آن 

خواننده ی گرامی! اکنون در ماه رمضان و عبادت شبانه قرار دارید. لازم است نمایانگر یک مؤمن نیک، مطیع فرمان های پروردگار، تابع کامل سنت پیامبرو هر چه از جانب پروردگارت آورده است باشی. بویژه در آنچه به این عبادت بزرگ یعنی نماز تراویح متعلق باشد. رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم درباره ی این عبادت بزرگ فرموده است: «کسی که در شب های رمضان با ایمان و به نیت ثواب به نماز بپردازد تمام گناهان پیشین وی بخشوده خواهد شد».(1)

از آن چه گذشت واضح گشت که روش نماز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در شب های مبارک رمضان چه قدر خوب و طولانی بوده است! عایشه رضی الله عنها می گوید: «پیامبر چهار رکعت می خواند، از خوبی و طولانی بودن آنها مپرس، سپس چهار رکعت دیگر می خواند، از خوبی و طولانی بودنشان سؤال نکن و نیز می فرماید: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در سجده هایش آن قدر که شما پنجاه آیه بخوانید، مکث می نمود. حذیفه می فرماید: «... سوره ی بقره را در رکعت اول خواند و رکوع کرد و رکوعش مانند قیامش طولانی بود» سپس نحوه ی قیام بعد از رکوع و سجده های پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را بیان نمود که به اندازه ی قیامش طولانی بوده است. بر شما معلوم شد که سَلَف در زمان عمر رضی الله عنه قرائت را در نماز تراویح طولانی می کرده اند، حتی در قیام سیصد آیه می خواندند، تا از طولانی بودن قیام خسته شده و برعصاها تکیه می ردند و با طلوع فجر از نماز باز می گشتند.

لذا بر همه واجب است که به میزان توانایی و قدرت، نماز تراویح مان را به روش برگزاری نمازشان نزدیک نماییم، قرائت را در آن طولانی نموده و اذکار رکوع و سجود و ا ذکار میان آنها را زیاد نماییم، تا اینکه اندک خشوعی را که روح و مغز نماز است در خود احساس نماییم؛ آن خشوعی را که بسیاری از نمازگزاران تراویح از دست داده اند، بنابر حرصی که در ادای بیست رکعت دارند و گمان می کنند از عمر رضی الله عنه ثابت است، بدون اینکه با آرامش ادا نمایند. همانند خروس نوک می زنند و مانند وسایل و آلات اتوماتیک بالا و پایین می روند و قدرت و فرصت تفکر در کلام خداوند تبارک و تعالی را ندارند، به گونه ای که پیروی و متابعت از آن ها بر انسان مشکل می گردد، مگر اینکه خویش را به سختی وادارد.

این نکته را در حالی می گویم که اخیراً بسیاری از ائمه ی مساجد متوجه ادای ناشایست نماز تراویح شده اند، لذا با اندک آرامش و خشوعی یازده رکعت می خوانند که خداوند توفیق دوچندان به ایشان در عمل و احیای سنت عنایت فرماید. وامثال این ها امروزه در دمشق و دیگر شهرها زیاد شده اند.



 (1)  این حدیث را بخاری و مسلم ویدگر محدثین روایت نموده اند.

روش نماز شب و وتر پیامبر صلی الله علیه

                 صلاة التراویح (2۴)  

 

  روش نماز شب و وتر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 

برادر مسلمان! بدان نماز شب و وتر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم حالت گوناگون و روش های متنوعی دارد. چون در بیشتر کتاب های بزرگ و کوچک فقهی این موضوع جمع آوری نشده است. بر خود لازم دیدم روش پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را در این باره بیان کنم تا راه، برای دوست داران سنت نبوی هموار گشته و بدان عمل نمایند. خداوند ان شاء الله اجر و ثوابش را برای مان بنویسد. جمع آوری کردم تا هیچ کس روشی را بنابر نادانی انکار نکند. خداوند تبارک و تعالی ما را بر پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ـ چنان که حقش است ـ موفق گرداند، و ما را به اجتناب از انواع نوگرایی و بدعت توفیق عنایت فرماید. روش ها از این قرارند:

1- سیزده رکعت می خواند و با دو رکعت کوتاه آن ها را افتتاح می کرد.

در این باره احادیث ذیل آمده است:

اول: حدیث زید بن خالد الجهنی رضی الله عنه که می گوید: «با خود گفتم: امشب باید نماز شب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را بپایم؛ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دو رکعت کوتاه خواند، سپس دو رکعت دیگر خواند که از دو رکعت قبلی بسیار بسیار طولانی تر بود، سپس دو رکعت دیگر خواند که از دو رکعت قبلی کوتاه تر بود، سپس دو رکعت دیگر خواند که از دو رکعت قبلی مختصر تر بود و سپس وتر خواند، که جمعاً سیزده رکعت شد.(۱)

دوم ـ حدیث ابن عباس رضی الله عنه که می فرماید: «شبی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نزد میمونه رضی الله عنها بود و من نیز آن جا بودم، پس از اینکه یک سوم شب یا نیمی از آن گذشت، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بلند شد و به سوی مشک آب رفت و وضو گرفت، من با ایشان وضو گرفتم، سپس برای نماز ایستادند، من هم در سمت چپش ایستادم، مرا به سمت راست آورد، سپس دستی بر سرم کشید و گوشم را مالید، گویا می خواست، بدینسان خواب از من بپرد، سپس دو رکعت کوتاه خواند که در هر یک سوره ی فاتحه را خواند، سپس سلام داد و به نماز خواندن ادامه داد، تا با وتر یازده رکعت گشت، سپس خوابید. آن گاه بلال س آمد و گفت: ای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم! وقت نماز فرا رسیده است، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بلند شده، و دو رکعت خواند، سپس به مسجد رفت و با مردم نماز صبح را خواند».(۲)

سوم ـ حدیث عایشه رضی الله عنه که می فرماید: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم چون برای نماز شب بلند می شد، نمازش را با دو رکعت کوتاه شروع می کرد، سپس هشت رکعت دیگر می خواند و بعد وتر را می خواند. در روایتی دیگر آمده که چون نماز عشا را می خواند، دو رکعت مختصر نیز خوانده و می خوابید. من مسواک و آب وضویشان را آماده می کردم، خداوند او را هر گاه خواست بیدار می کرد، آن گاه مسواک زده وضو می گرفت، سپس دو رکعت نماز می خواند، و بعد هشت رکعت می خواند که قرائت همه برابر بود، سپس با نهمین رکعت وتر می خواند. چون رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به پیری رسید و دکمی چاق شد، آن هشت رکعت را شش رکعت نمود، و سپس با هفتمین رکعت وتر می خواند، و بعد دو رکعت نشسته می خواند که در آنها «قل یا ایها الکافرون» و «اذا زلزلت الارض» را تلاوت می نمود.

در الفاظ روایت دیگری که طحاوی آورده، تصریح شده است که سیزده رکعت بوده است. عایشه رضی الله عنها در روایت اول گفته است: «سپس وتر می خواند» یعنی سه رکعت وتر، تا اینکه مجموع رکعت ها در روایت اول و دوم برابر گردد، و با این طریق حدیث عایشه رضی الله عنها مانند حدیث ابن عباس رضی الله عنه می شود که پیش تر ذکر شد. به الفاظ روایت دوم عایشه رضی الله عنها ملاحظه شود که می فرماید: دو رکعت مختصر بعد از عشا خواند. و این را بیان نموده است که در میان آن ها سنت عشا هم بوده است. بنابراین تایید می نماید آن چه را که ما در اول این کتاب بیان نمودیم؛ یعنی مراد از دو رکعت مختصر همان دو رکعت سنت عشا بوده است. والله اعلم.

2ـ سیزده رکعت می خواند بدین گونه: هشت رکعت می خواند و در هر دو رکعت سلام می داد، سپس پنج رکعت وتر می خواند که فقط در رکعت پنجم برای تشهد و سلام دادن می نشست در این باره روایتی از عایشه ک وجود دارد که می فرماید: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می خوابید و چون بیدار می شد، مسواک زده و وضو می گرفت، سپس هشت رکعت نماز می خواند، بدین نحو که بعد از هر دو رکعت سلام میداد، سپس پنج رکعت وتر می خواند که فقط در رکعت پنجم نشسته و تشهد می خواند و بعد سلام میداد. چون مؤذن اذان صبح را می داد بلند شده و دو رکعت مختصر دیگر می خواند.(3)

حدیثی که ابوداوود 1/214 و بیهقی 3/29 از ابن عباس رضی الله عنه روایت نموده اند، شاهد این حدیث است.

در روایت امام احمد تصریح شده که علاوه بر دو رکعت صبح، مجموع رکعات به سیزده می رسیده است، از این روایت به ظاهر با روایت عایشه رضی الله عنها قبلاً گذشت و در آن آمده بود که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در رمضان و غیر رمضان بیش از یازده رکعت نمی خوانده، مخالف است. نحوه ی جمع بین این دو پیش تر ذکر شد که خلاصه اش چنین است: مقصود عایشه در آن روایت، علاوه بر دو رکعت مختصر یاست که پیامبر ص با آن نماز شبش را افتتاح می نمود. من در روایت دیگری از عایشه رضی الله عنها که گویا تصریحی بر این جمع است، دیدم که در آن دو رکعت مختصر، هشت رکعت و سپس وتر را ذکر نموده است، چنانکه در طریقه ی ادای وتر که در نوع قبلی گذشت، بیان شد.

3ـ یازده رکعت می خواند بدین نحو: بعد از هر دو رکعت سلام می داد، سپس در آخر یک رکعت وتر می خواند. دلیلش حدیثی است که از عایشه رضی الله عنها روایت شده است، وی می فرماید: «رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بعد از نماز عشا، همان نمازی که مردم بدان «عَتَمه» می گویند، تا صبح یازده رکعت می خواند، و بعد از هر دو رکعت سلام می داد، سپس یک رکعت وتر می خواند و در سجده قبل از اینکه سرش را بلند نماید به اندازه ای که شما پنجاه آیه بخوانید، مکث می نمود، و چون مؤذن اذان صبح را به پایان می رساند، و صبح برایشان نمایان می شد، و مؤذن برای بیدار کردن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می آمد، وی بلند می شد و دو رکعت مختصر می خواند. سپس بر پهلوی راست دراز کشیده تا دوباره مؤذن برای اقامه ی نماز نزد پیامبر می آمد.(4)

این طریقه ی نماز را حدیث ابن عمر رضی الله عنه نیز تأیید می نماید. «فردی از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم درباره ی نماز شب پرسید؟ در جواب فرمود: دو رکعت دو رکعت است، و چون ترسیدید که صبح شود، یک رکعت بخوانید، تا آنچه را خوانده اید برای تان وتر بگرداند». (5) 

در صحیح مسلم و ابوعوانه افزون بر این آمده که از ابن عمر رضی الله عنهما سؤال شد: «معنای دو رکعت دو رکعت چیست؟ گفت: یعنی بعد از خواندن دو رکعت سلام دهد». در روایت مالک و بخاری آمده که عبدالله بن عمر رضی الله عنهما بین دو رکعت و یک رکعت وتر سلام می داد و حتی گاهی برای انجام بعضی از کارهایش به دیگری دستور می داد. همین توضیح ابن عمر رضی الله عنهما را امام احمد در شماره ی 5103 به صورت مرفوع و مدرج در متن حدیث ذکر کرده است، لیکن در سند آن عبدالعزیز بن ابی رواد وجود دارد که صادق است، ولی گاهی توهم می کند، چنانکه در التقریب آمده است: بیم آن می رود که در رفع این حدیث نیز توهم کرده باشد. والله اعلم.

4ـ یازده رکعت می خواند، بدین گونه که چهار رکعت با یک سلام، سپس چهار رکعت دیگر با یک سلام و سپس سه رکعت می خواند. این مطلب را بخاری و مسلم و دیگر محدثین از عایشه ک روایت نموده اند که الفاظ آن گذشت. ظاهرش این است که پس از هر دو رکعت از چهار رکعت و سه رکعت برای تشهد می نشست. ولی سلام نمی داد. امام نووی نیز همان گونه که قبلاً گذشت چنین توضیح داده است. در بعضی از روایات به صراحت از عایشه ک نیز، چنین روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم میان دو رکعت و یک رکعت وتر سلام نمی داده است. لیکن تمام آن روایات ضعیف اند. چنان که حافظ ابن نصر سپس بیهقی و نووی نیز این مطلب را بیان نموده اند.

من در «التعلیقات الجیاد علی زاد المعاد» بیان کرده ام که ظاهر این حدیث نیز دلیلی بر مشروعیت نشستن بعد از دو رکعت و سلام ندادن می باشد، ولی در آخر این فصل مطلبی خواهد آمد که با ظاهر این حدیث مخالف است. والله اعلم.

5ـ یازده رکعت می خواند، بدین روش: هشت رکعت می خواند و فقط در رکعت هشتم برای تشهد و درود خواندن می نشست، ولی سلام نمی داد، بلکه بلند شده و یک رکعت دیگر به عنوان وتر می خواند، آن گاه سلام می داد و سپس دو رکعت دیگر در حال نشسته می خواند. این در حدیث عایشه ک آمده است؛ سعد بن هشام بن عامر می گوید: «نزد ابن عباس رضی الله عنهما آمدم و از وی درباره ی وتر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدم، ابن عباس رضی الله عنهما گفت: تو را به داناترین فرد روی زمین نسبت به وتر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم راهنمایی کنم؟ گفتم: کیست؟ گفت: عایشه رضی الله عنها، نزد او برو و از او سؤال کن. نزد عایشه رفتم و گفتم: ای ام المؤمنین! مرا از وتر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آگاه کن؟ گفت: مسواک و آب وضو را برای پیامبر مهیا می کردیم، آن وقت که خداوند اراده می کرد بیدارش می نمود، او مسواک زده، وضو می گرفت و 9 رکعت با هم می خواند که فقط در رکعت هشتم برای ذکر، ستایش الله و درود بر پیامبر می نشست. (6)دعا می کرد، سپس بدون سلام بلند می شد و رکعت نهم را می خواند، سپس برای ذکر، حمد خدا، درود بر پیامبر و دعا می نشست. و بعد طوری سلام می داد که می شنیدیم، پس از سلام، دو رکعت دیگر را به صورت نشسته می خواند. (7)ای فرزندم! جمعاً یازده رکعت می گشت: چون پیامبر الله صلی الله علیه و آله وسلم پیر و اندکی چاق شد، هفت رکعت وتر می خواند، و مانند گذشته دو رکعت دیگر را به صورت نشسته می خواند که جمعاً نُه رکعت می گشت، فرزندم.(8)

6ـ نُه رکعت می خواند؛ شش رکعت با هم خوانده که فقط در ششمین رکعت برای تشهد و درود می نشست و سلام نداده، بلند می شد و یک رکعت وتر می خواند، سپس سلام می داد و بعد دو رکعت دیگر به صورت نشسته می خواند. دلیل این مطلب حدیث عایشه رضی الله عنها است که در شیوه ی ادای نماز در شماره ی قبل بیان شد. این است تمام روش ها و کیفیت هایی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نماز شب و وتر می خوانده است. بر این کیفیت ها می توان انواع دیگری را افزود؛ بدین طریق که از رکعت های گذشته هر اندازه می خواهد بکاهد. حتی جایز است فقط یک رکعت بخواند، بنابر این گفته ی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که می فرماید: هر کس می خواهد پنج رکعت وتر بخواند و هر کس می خواهد سه رکعت و یا یک رکعت وتر بخواند. بیان این حدیث قبلاً نیز گذشت.

این حدیث دلالت دارد بر جواز وتر با انواع سه گانه ای که ذکر شد. گرچه وتر یک رکعتی و تنهایی از عمل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم صحیح ثابت نشده است، بلکه بر عکس در روایت صحیح از عایشه رضی الله عنها ثابت گردیده است ـ چنانکه قبلاً نیز گذشت ـ که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کمتر از هفت رکعت وتر نمی خوانده است.

انسان می تواند وتر پنج رکعتی و یا سه رکعتی را با یک تشهد و سلام بخواند، چنان که در نوع دوم وتر بیان شد. نیز می تواند بعد از هر دو رکعت تشهد خوانده، ولی سلام ندهد، چنان که در نوع چهارم گذشت. و هم می توان بعد از هر دو رکعت سلام داد که بهترین روش نیز همین است. چنان که در نوع سوم و غیر آن بیان شد. حافظ محمد بن نصر مروزی ـ رحمه الله ـ در «قیام اللیل» صفحه ی 119 می فرماید: آنچه را ما می پسندیم برای کسی که می خواهد نماز شب بخواند، در رمضان یا غیر آن، این است که بعد از هر دو رکعت سلام دهد، و چون خواست در آخر سه رکعت وتر بخواند، در رکعت اول «سبح اسم ربک الاعلی» و در روکعت دوم «قل یا ایها الکافرون» را بخواند، سپس تشهد خوانده و سلام دهد، سپس بلند شده و یک رکعت دیگر بخواند و در آن سوره ی فاتحه و «قل هو الله احد» و معوذتین را بخواند»

ابن نصر در ادامه بعضی از روش ها و کیفیت های گذشته را ذکر نموده و بعد از آن گفته است: «عمل به تمام این روش ها بنابر اقتدا به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جایز است، ولی پسندیده همان است که ذکر کردیم، زیرا وقتی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره ی نماز شب پرسیده شد، فرمود: «نماز شب دو رکعت، دو رکعت می باشد» آنچه را که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم برای امتش پسندیده است می پسندیم. و عمل آن کس را که به عمل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اقتدا می کند، نیز جایز می دانیم، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از آن ممانعت ننموده است. در صفحه ی 121 می فرماید: نزد ما عمل به تمام این روایات جایز است. دلیل اینکه این نماز به انواع گوناگونی آمده این است که نماز شب همان طور که بیان نمودیم خواه وتر باشد یا غیر آن، نفل است. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نماز شب و وترشان را با روش های گوناگونی می خوانده است، گاهی چنین و گاهی چنان، اما همه جایز و خوب اند.

از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم حدیث ثابت و واضحی نیافتم که سه رکعت وتر خوانده باشد و در آخر سلام داده باشد، ولی در پنج و هفت و نُه، یافته ام، آری احادیثی دیده ام که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وتر سه رکعتی می خوانده است، ولی در آن ها ذکری از سلام نیست. سپس با سند صحیح از ابن عباس رضی الله عنهما روایتی را ذکر کرده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم وتر سه رکعتی می خوانده است و در آن سوره های «سبح اسم ربک الاعلی» و «قل یا ایها الکافرون» و «قل هو الله احد» را خوانده است.

سپس می فرماید: در این باره از عمران بن حصین، عایشه، عبدالرحمن بن ابزی و انس بن مالک رضی الله عنهم روایت شده است، ولی تمام آن روایات مبهم اند. احتمال دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بعد از ادای دو رکعت از وتر سه رکعتی، سلام داده باشد.

زیرا درست است به کسی که ده رکعت بخواند و بعد از هر دو رکعت سلام دهد، گفته شود فلانی ده رکعت خوانده است. لذا برای پیروی روایات واضحی (9)که به جز یک معنی، احتمال دیگری ندارند از روایات مبهم بهتر اند. آری نقل کردیم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وتر گزار را مختار گذاشته است که پنج یا سه و یا یک رکعت بخواند و از بعضی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل نمودیم که وتر را سه رکعت خوانده اند و جز در آخر سلام نداده اند و عمل به آن جایز است، ولی پسندیده همان است که ما ذکر نمودیم».

در صفحه ی 123 می فرماید: نزد ما بنابر روایات و احادیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و یاران بزرگوارش روایت نمودیم، وتر یک رکعتی، سه رکعتی، پنج رکعتی، هفت رکعتی، و نُه رکعتی، همه جایز و خوب اند، ولی آنچه ما می پسندیم همان است که قبلاً بیان داشتیم».

اگر فردی نماز عشا را خواند و سپس اراده کرد که یک رکعت وتر بخواند و قبل از آن چیز دیگری را نخواند، ما مستحب می دانیم که قبل از آن، دو رکعت یا بیشتر خوانده و سپس یک رکعت وتر بخواند، ولی اگر چنین نکرد و فقط یک رکعت وتر خواند، این نیز جایز است و از بسیاری از یاران بزرگوار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت نمودیم که آنها چنین می کرده اند.

امام مالک و بعضی دیگر از علما این عمل را مکروه دنسته اند، ولی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به پیروی و اتباع اولی تر و بهتر می باشند».

در صفحه ی 125 می فرماید: «درباره ی کراهت وتر سه رکعتی از پیامبر و صحابه و تابعین بعضی از احادیث و آثار آمده است». او این گفته ی پیامبر را ذکر می کند که می فرماید: «وتر را سه رکعتی نخوانید تا با مغرب مشابهت پیدا کند، وتر پنج رکعتی بخوانید» که سند آن ضعیف است. لیکن امام طحاوی و دیگر محدثین آن را با سند صحیح دیگری روایت نموده اند، اما این روایت به ظاهر با حدیث ابوایوب که با الفاظ (هر کس می خواهد وتر را سه رکعتی بخواند) که قبلاً ذکر شد، تعارض دارد. اما می توان بین آن ها چنین جمع نمود که مراد از نهی از وتر سه رکعتی همان وتر با دو تشهد می باشد، زیرا در این صورت با نماز مغرب مشابه می گردد، اما اگر با یک تشهد بخواند مشابهتی با مغرب پیدا نخواهد کرد. همین مطلب را علامه حافظ ابن حجر در فتح الباری (10)بیان نموده و علامه صنعانی در سبل السلام (11)تحسن و تأییدش نموده است. می توان از مشابهت وتر با نماز مغرب دوری جست، بدین نحو که بعد از دو رکعت سلام دهد، سپس یک رکعت بخواند. بنابر همین مطلب علامه ابن القیم در کتاب «زاد المعاد» (12)بعد از بیان حدیث «کان لا یسلم فی رکعتی الوتر» (بعد از دو رکعت وتر سلام نمی داد) گفته است:

در این روش اشکال وارد می شود، زیرا ابوحاتم ابن حبان در کتاب صحیحش از ابی هریره رضی الله عنه روایت نموده که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: «وتر سه رکعتی نخوانید، وتر پنج رکعتی و یا هفت رکعتی اقامه نمایید، و آن را به نماز مغرب تشبیه نکنید». دارقطنی می گوید: تمام راویانش ثقه اند. مهنا می گوید: از ابوعبدالله امام احمد بن حنبل سؤال نمودم: چه روشی را در ادای وتر می پسندی؟ آیا بعد از دو رکعت سلام می دهی؟ گفت: آری! گفتم: به چه دلیل؟ فرمود: زیرا برای این شیوه از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم احادیث زیاد و قوی تری وجود دارد. حارث می گوید: از امام احمد درباره ی وتر سؤال شد؟ فرمود: بعد از خواندن دو رکعت سلام دهد، و اگر سلام نداد امیدوارم که به نمازش نقصی نرسد، ولی سلام دادن از پیامبر بهتر به ثبوت رسیده است».

از تمام احادیث گذشته می توان چنین نتیجه گرفت که خواندن وتر به روش های گذشته جایز و خوب است، ولی وتر سه رکعتی با دو تشهد مانند نماز مغرب، از احادیث صحیح، ثابت نشده است، حتی از کراهیت نیز خالی نیست. بنابراین می پسندیم که در وتر سه رکعتی پس از دو رکعت برای تشهد ننشیند، و اگر نشست سلام بدهد. این روش چنان که بیان شد، بهترین روش است.

توفیق دهنده برای کارهای نیک خداوند است، که غیر او پروردگاری وجود ندارد.



 (1) این روایت را مسلم و ابوعوانه در صحیحین خویش و دیگر علما نیز در کتاب هایشان روایت نمودند. چنانکه قبلاً نیز بیان شد.

 (2) این حدیث را ابوداوود 1/215 و از وی ابوعوانه در صحیح خویش 2/318 روایت نموده اند و اصل این حدیث در بخاری و مسلم است.

 (3) این حدیث را امام احمد 6/123 و 230 روایت نموده و سند آن صحیح و بر شرط مسلم و بخاری می باشد و مسلم 2/166 روایت نموده و ابوعوانه 2/325 ، ابوداود 1/210 و ترمذی 2/321 روایت نموده و آن را صحیح دانسته اند و دارمی 1/371 ، ابن نصر در صفحه ی 120ـ 121 ، بیهقی 3/27 و ابن حزم در المحلی 3/42ـ 43 روایت نموده اند. همه آنها مختصراً روایت نموده اند و در آن از سلام دادن ذکری نشده است. امام شافعی از ایشان 1/1/109 ، طیالسی 1/120 و حاکم 1/305 روایت نموده اند و حاکم فقط پنج رکعت وتر را آورده است.

(4) این حدیث را مسلم 2/155، ابوداوود 1/290، ابوعوانه 2/326، طحاوی 1/167 و احمد 6/215، 248 روایت نموده اند. مسلم و ابوداوود این حدیث را از ابن عمر نیز روایت نموده اند و ابوعوانه 2/315 فقط از ابن عباس م روایت کرده است.

(5) این روایت را امام مالک 1/144 ، بخاری 2/382 و 385 ، مسلم 2/172 و ابوعوانه 2/330ـ 331 روایت نموده اند.

 (6) این نکته ی مهمی است که به روشنی می نمایاند که پیامبر ص بر خودش درود می فرستاده است، و این درود را همانند تشهد دوم در تشهد نخست نیز می گنجانده است. آیا مسلمان حق دارد در تشهد نخست از درود فرستادن بر پیامبر ص روی گرداند، به صرف اینکه مذهبش در این تشهد درود را مکروه تحریمی می داند! علما بر این باورند که در احکام نماز میان فرض و نفل جز با دلیل تفاوتی نیست و این جا دلیلی وجود ندارد.

 (7) این دو رکعت پس از وتر به ظاهر با حدیث «آخرین نمازتان را در شب، وتر قرار دهید» که امامان بخاری و مسلم و دیگران آن را روایت کرده اند. منافات دارد. علما در جمع بندی این دو رکعت و حدیث وتر در آخر شب دیدگاه های گوناگونی ارایه داده اند که هیچ کدام نزد من بر دیگری برتری ندارد. توقف و سکوت به احتیاط نزدیک تر است، زیرا حدیث وتر در پایان شب، عام است و ادای دو رکعت توسط پیامبر احتمال تخصیص دارد. والله اعلم.

 (8) این روایت را مسلم 2/169ـ 170 ، ابوعوانه 2/321ـ 325، ابوداوود 1/210ـ 211، نسائی 1/244ـ 250، ابن نصر 49، بیهقی 3/30، و احمد 6/53ـ 54، 168 روایت نموده اند.

 (9) یعنی آن هایی که به صراحت از سلام دادن بین دو رکعتی و یک رکعتی سخن گفته اند. پیش تر گفتیم احادیثی که ذکر کرده اند پیامبر سلام نمی داده است، ضعیف می باشند، همانند حدیث ابی بن کعب که نسائی و دیگران روایت کرده اند و ...

 (10) فتح الباری، ابن حجر 4/301.

 (11) سبل السلام صنعانی 2/8.

 (12) زاد المعاد، ابن القیم 1/122.

کمتر از یازده رکعت خواندن جایز است

                 صلاة التراویح (23)   

کمتر از یازده رکعت خواندن جایز است   

اگر کسی بگوید: وقتی شما از افزودن بر رکعت های روایت شده از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم درباره ی نماز شب، که تراویح جزئی از آن است، منع می کند، کاستن از آن را نیز منع نمایید، زیرا فرقی بنی کم و زیاد کردن نیست، چون هر دو، روایت و سنت را تغییر می دهند؟! در جواب یاد گفت: آری اگر کمتر از آن عدد نیز ا زعمل و قول پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نبود حقیقت همان بود که شما می گویید. اما از عمل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ثابت است؛ عبدالله بن ابی قیس روایت می کند: «به عایشه رضی الله عنها گفتم رسول الله چند رکعت وتر می خواند، فرمود: گاهی چهار و سه رکعت (یعنی هفت رکعت) گاهی شش و سه و گاهی ده و سه می خواند، ولی کمتر از هفت و بیشتر از سیزده رکعت وتر نمی خواند».(1)

نیز حدیث دیگری که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: «وتر حق است، هر کس می خواهد پنج رکعت بخواند و هر کس می خواهد سه رکعت و یا یک رکعت نماز وتر بخواند». (2)این نص صریحی بر جواز اکتفا بر یک رکعت در نماز وتر است. عمل سلف ـ رضی الله عنهم ـ نیز بر این بوده است؛ حافظ در شرح بخاری می گوید: از گروهی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به صورت صحیح ثابت شده است که وتر را فقط یک رکعت می خواندند، بدون اینکه قبل از آن نفل دیگری خوانده باشند.

در کتاب محمد بن نصر و غیره با سند صحیح از سائب بن یزید روایت شده که عثمان رضی الله عنه شبی در یک رکعت قرآن خواند، و غیر از آن نمازی نخواند. همان گونه که در کتاب المغازی بخاری در حدیث عبدالله بن ثعلبه آمد که سعد س وتر یک رکعتی خوانده است. در کتاب المناقب بخاری نیز خواهد آمد که معاویه س وتر یک رکعتی خوانده و ابن عباس رضی الله عنه تأییدش نموده است.(3)



 (1) این حدیث را ابوداوود 1/214، طحاوی در شرح معانی الآثار 1/168 و احمد با سندی خوب 6/149 روایت نموده اند و عراقی آن را در تخریج الاحیاء 573 صحیح قرار داده است.

(2) این حدیث را طحاوی 1/172، دارقطنی در صفحه ی 182، حاکم 1/302 و بیهقی 3/27 از روایت ابوایوب انصاری به صورت مرفوع روایت کرده اند. حاکم گفته که این حدیث بر شرط بخاری و مسلم است. ذهبی با وی موافق نموده. نووی در المجموع 4/17 و 22 آنرا ذکر کرده. ابن حبان آن را صحیح دانسته است. چنان که در الفتح 2/386 آمده. آری همان گونه که می گویند حدیث صحیح است.

 (3) از این گفته ی ابن حجر و نقل اقوال واضح می گردد که آنچه احناف درباره ی وتر سه رکعتی اجماع نقل نموده اند اعتبار یندارد و درست نیست. چنان چه حافظ در فتح الباری 2/385 این مطلب را رد می کند، به نصب الرایه 2/122 مراجعه نمایید.


جـواب ایــــــرادات واتهـــامات

                صلاة التراویح (22)  

 

                   جواب ایرادات واتهامات 

هنگامی که با تمام قوت و دلایل قوی، تعداد رکعت های مذکور در سنت را ترجیح داده و از افزودن بر آن روی گرداندیم، هرگز عیب و خرده گیری هایی که عاملین به زیادت در تراویح ـ چنان که قبلاً گذشت ـ به ما نسبت داده اند بر ما صدق نمی کند. ما معتقدیم آن بزرگواران در این مسئله و دیگر مسائل بنا بر خواهش های نفسانی نظریه ای را بین نکرده اند. چنان که در صفحات 9، 11، 12 کتاب اول و صفحات گذشته ی این کتابچه بیان شد. بعید می دانیم در ذهن مسلمانی خطور نماید که دیگر مسلمانان را به نوآوری در دین متهم نماید. پناه بر الله که چنین باشد! آنان در هر صورت ـ همان گونه که چندین بار گفتیم ـ مستحق اجر و ثواب اند. چه طور چنین نباشد! در حالی که پیشینیان دارای این فضل و برتری اند که ما را به احکام قرآن و سنت و ترجیح دادن آن ها بر هر سخن مخالف، راهنمایی نموده اند. بنگرید که امام شافعی ـ رحمه الله ـ می گوید: اجماع مسلمین است. که اگر برای کسی، سنتی از سنتهای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم واضح گردد، جایز نیست که بنابر گفته ی کسی دیگر آن را ترک نماید.

نیز این الزام و اتهام ـ چنان که بعضی ما را متهم میدارند ـ بر ما صادق نمی گردد: بعضی گمان می کنند مقابله و رویارویی در بعضی از مسائل با ائمه بدین معناست که شخص معترض از لحاظ علم و فهم، خویش را بر ائمه ـ رضی الله عنهم ـ برتر می داند! هرگز چنین نیست! بلکه این یک وهم و خیال باطل است، زیرا می بینیم با وجودی که ائمه ی چهارگانه از شگردانشان و دیگران داناتر بوده اند، اما شاگردان در بسیاری از مسائل، آرا و نظریات با آنان مخالفت می نموده اند، این روش همیشه بوده و هست؛ متأخرین با متقدمین اختلاف نظر می نمایند. این روش تا زمانی که علمای محقق در میان مسلمانان موجود باشند نیز وجود خواهد داشت، با وجود این هرگز چنین خیالی در  ذهنشان نیامده که از مخالفت، ادعای فضیلت و برتری نمایند.

چگونه درباره ی مخالفت کسی که به مراتب از ایشان پایین تر است، چنین تصور و خیالی امکان دارد! اختلاف ما با ائمه همان گونه است که از عاصم بن یوسف(1)روایت شده است که به وی گفته شد: «در بسیاری از مسائل با ابوحنیفه رحمه الله مخالفت می کنی! او در جواب گفت: به ابوحنیفه رحمه الله چیزی داده شده که به ما داده نشده است، و طوری درک کرده و فهمیده که ما درک ننموده ایم. به ما هم به اندازه ی ظرفیت مان درک و فهم داده شده است. گنجایش ندارد که به قولشان، تا وقتی که دلیلشان را نفهمیده ایم فتوا بدهیم.(2)

بنده معتقدم: رحمت الهی زیادتر از این است که فضل و علم را فقط در ائمه ی چهارگانه مختصر نموده باشد، الله قادر است پس از ایشان انسانی را بیافریند که از آن ها علم تر باشد. نیز باید در نظر داشت که گاهی در فرد پایین تر خوبی و فضیلتی یافت می شود که در فرد بالاتر یافت نمی شود. این مطلب نزد علما یک اصل معلوم و قانون مشخص است. پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز آن را چنین بیان نموده اند: «امت من مانند باران است، معلوم نمی شود خوبی در اولش است و یا در آخرش».(3)



 (1) وی شاگرد محمد و ابویوسف است.

 (2) ایقاظ الهمم فلانی، صفحه ی 51 و 52.

 (3) این حدیث را ترمذی 4/40 روایت نموده و آن را حسن دانسته است و عقیلی در صفحه ی 110 و 11 و دیگر علما نیز این روایت را با سندهای متعددی روایت نموده اند.

علمای منکر افزایش بر یازده رکعت

                صلاة التراویح (21)  

   علمایی که افزایش بر یازده رکعت را انکار کرده اند  

برای توضیح بیشتر باید گفت: اگر افزایش بر یازده رکعت در نماز تراویح از یکی از خلفای راشدین و یا دیگر فقهای صحابه ثابت بود برای ما به جز قایل بودن به جواز آن، چاره ای نبود، زیرا ما به علم، فضل، درک، عدم بدعت گرایی در دین وتمایل آنان بر ممانعت از بدعت آگاهیم. لیکن چون از مباحث گذشته ثابت شد که از آنان چیزی به اثبات نرسیده است، فتوا به جواز رکعت های اضافی را جایز نمی دانیم. قبل از ما ائمه ی بزرگوار و پیشاپیش آنان امام مالک رحمه الله در یکی از دو قولش این مطلب را بیان نموده است؛ علامه سیوطی در «المصابیح فی صلاه التراویح» (1)در یکی از فتواهایش می گوید: جوری ـ که یکی از یاران ما است ـ از امام مالک روایت می کند که فرمود: آنچه را که عمر بن خطاب رضی الله عنه مردم را بر آن جمع نموده، نزد من بهتر است (همان یازده رکعت)، چون نماز رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است. از امام مالک پرسیده شد: با وتر یازده رکعت بوده است؟ گفت: آری و سیزده رکعت هم نزدیک به آن است. (2)سپس گفت: نمی دانم از کجا این رکعت های زیادی به وجود آمده است».

امام ابن العربی در شرح الترمذی (3)بعد از اشاره به روایات متضاد از عمر رضی الله عنه و بیان این مطلب که در رکعت های تراویح اندازه ی مشخصی نیست، می گوید: «صحیح آن است که یازده رکعت خوانده شود، زیر این نماز شب پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم است، اما علاوه بر این ها نه برای تعداد، دلیل و اصل ثبوتی وجود دارد و نه حد و حدودی. اگر بخواهیم حدی را تعیین نماییم، همان است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می خوانده است؛ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در رمضان و غیر رمضان بیش از یازده رکعت نخوانده است. این همان نماز شب است. اقتدا به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در نحوه ی ادای آن واجب و ضروری است».

بدین سبب امام محمد بن اسماعیل صنعانی در «سبل السلام» (4)گفته است: بیست رکعت در تراویح بدعت است، و گفته است: در بدعت چیزی قابل تعریف نیست، و هر بدعتی گمراهی است» این مطلب در کتابچه ی خاصی در موضوع بدعت ـ ان شاء الله ـ خواهد آمد.

کافی است به خوانندگان گرامی سخن صحابی جلیل القدر عبدالله بن عمر بن خطاب رضی الله عنه را یادآور شویم که می فرماید: «هر بدعتی گمراهی است، گرچه مردم آن را نیک پندارند».

آنان که گمان می کنند ناصر و یاور صحابه اند، بدانند در حقیقت خودشان پیش گام کسانی اند که با صحابه رضی الله عنهم مخالفت می ورزند. اما آنان به این بسنده نکرده و حتی دعوتگران عمل به سنت را به مخالفت با صحابه متهم می کنند! در حالی که آنان پیروترین افراد برای صحابه اند، در صورتی که سند حدیث صحیح باشد. برای خواننده ی گرامی این مطلب در کتابچه ی نخست ما در این کتابچه واضح گردید.



 (1) المصابیح فی صلاه التراویح سیوطی 2/77.

 (2) امام مالک به بعضی روایات عایشه ک اشاره می نماید که در آن ها نماز شب پیامبر ص سیزده رکعت آمده است. ما قبلاً متذکر شدیم که سیزده با دو رکعت سنت عشا می باشد.

 (3) شرح الترمذی ابن العربی 4/.19. 

 (4) سبل السلام 2/11ـ 12.

ضروری بودن پایبندی بر یازده رکعت

                صلاة التراویح (20)  

   ضروری بودن پایبندی به یازده رکعت و دلیل آن  

بر هر عاقل و منصفی معلوم گشت که از هیچ یک از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خواندن بیست رکعت تراویح ثابت نیست، و از عمر رضی الله عنه ثابت است که یازده رکعت دستور داده است. همان گونه که واضح گردید رسول خدا ص نیز بیش از یازده رکعت نخوانده است. لذا تمام این موارد، راه را برای ما هموار می سازند تا به وجوب پای بندی به این عدد و نیفزودن بر آن قایل شده و پیرو این گفته ی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گردیم که می فرماید: «هر کس از شما بعد از من زنده بماند اختلافات زیادی را خواهد دید، در آن وقت راه و روش من و خلفای راشدین را گرفته و بدان تمسک جویید، با دندان ها محکم گرفته و از امور نور پیدا به دور و بر حذر باشید، زیرا هر نو پیدایی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است». (1)و در روایت دیگری این نکته افزوده شده است که: «هر گمراهی ای در آتش است».(2)

این امر روشن است که علما در بسیاری از مسائل فقهی با یکدیگر اختلاف نموده اند، از این جمله همین مسئله ی تعداد رکعت های تراویح که مورد بحث ماست. اختلافشان به هشت مورد رسیده است: 1ـ تراویح چهل و یک رکعت است 2ـ سی و شش رکعت است 3ـ سی و چهار رکعت است 4ـ بیست و هشت رکعت است 5ـ بیست و چهار رکعت است 6ـ بیست رکعت است 7ـ شانزده رکعت است 8ـ یازده رکعت است. (3)

حدیث گذشته نحوه ی خروج از هر اختلافی را در امت برای مان بیان نموده است. این از جمله مسائلی است که علما در آن اختلاف دارند، پس باید به بیرون رفت از آن که همان تمسک به سنت باشد رجوع نماییم. در این جا سنت به جز یازده رکعت چیز دیگری نیست، لذا عمل به آن و ترک مخالفت با آن ضروری و واجب است. به خصوص که سنت خلفای راشدین رضی الله عنهم نیز با آن موافق است. بنابراین معتقدیم که افزودن بر آن مخالف سنت است.

اصل در عبادت توفیقی و اتباع است، نه تحسین عقل و بدعت سازی. چنانکه بیان این مطلب گذشت و در رساله ی بعدی نیز که ان شاء الله در مورد بدعت نگاشته خواهد شد، تفصیل این مطلب خواهد آمد. جای بسی تعجب است که مردم عوام این مطلب را درک نموده و در این باره و غیر آن از بسیاری شنیده می شود که می گویند: افزایش برادر کاهش است»! علما را چه شده است؟!

پسندیده است که دراین مناسبت آنچه را که ابن ابی شیبه در «المصنف» (4)از مجاهد روایت نموده است ذکر نماییم: مجاهد می گوید: فردی نزد ابن عباس رضی الله عنه آمد و گفت: من و یکی از رفیقانم در سفری بودیم، من نماز را کامل می خواندم ودوستم قصر می کرد، ابن عباس رضی الله عنه به وی گفت: در حقیقت تو ناقص می خوانده ای و رفیقت کامل ادا می کرده است.

در حقیقت این گفته بیانگر فهم والای ابن عباس رضی الله عنه می باشد که اتمام و کمال نماز را در پیروی از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قرار داده است و نقص و خلل را با وجود بیشتر بودنش در آنچه دانسته که با سنت مخالفت نماید. چه طور چنین فهمی نداشته باشند! در حالی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم درباره اش چنین دعا نموده است: «بار الها! به او فهم دین و دانش تأویل و تفسیر نصیب فرما» در واقع هر کس فقیه واقعی باشد برای او پسندیده نیست که از این گفته ی ابن عباس رضی الله عنه بگذرد، بلکه باید آن را اصلی و قانونی قرار دهد درباره ی هر چه در دین کامل آمده است. عکس این قضیه خواهان نسبت دادن نقصان و نسیان به الله متعال است، در حالی که «ما کان ربک نسیاً» (پروردگارت هرگز فراموش کار نبوده است). تفصیل این مطلب را به توفیق الله متعال در جای دیگر متذکر خواهیم شد.

نیز پسندیده می دانم در این جا گفته ای ابن تیمیه را در رد ابن المطهر بیان نمایم؛ ایشان می فرماید: «وی گمان می کند که علی رضی الله عنه در یک شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده است، این درست نیست، در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در شب از سیزده رکعت بیش تر نمی خوانده است. نماز خواندن و قیام نمودن در تمام شب مستحب نیست، بلکه مکروه است. نیز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به عبدالله بن عمرو بن العاص م فرمود: «فان لجسدک علیک حقاً» (جسم تو نیز بر تو حقی دارد) و خود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در شبانه روز حدود چهل رکعت نماز می خواند. علی رضی الله عنه به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آگاهتر و بر روشش عامل تر بوده است، آن هم چنین مخالفتی! اگر این را ممکن بدانیم چگونه با ادای هزار رکعت، سایر واجبات را انجام می داده است؟! این هرگز امکان ندارد، زیر بر وی رعایت حقوق شخصی از قبیل خوابیدن، خورد و نوش، قضای حاجت، وضو گرفتن، همبستری با همسران و کنیزان و نظارت بر امور اهل و اولاد و رعیت ضروری بوده است. این خود تقریباً نیمی از وقت را خواهان است. نکته ی دیگر اینکه یک ساعت گنجایش ادای هشتاد رکعت را ندارد، مگر اینکه تنها سوره ی فاتحه را خوانده و آرامش و تعدیل ارکان در نماز را رعایت ننموده باشد. علی س چنان که در بخاری و مسلم آمده، بزرگتر از آن است که مانند نماز منافقین که بر زمین نوک می زدند و جز مقدار اندکی الله را ذکر نمی کنند، نماز بخواند». (5)بنگرید که چگونه با این گفته اش: «علی رضی الله عنه به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آگاهتر و بر روشش عامل تر بوده است» علی رضی الله عنه را از این که بر سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بیفزاید منزه و تبرئه نموده است.



(1) این حدیث را احمد 4/126ـ 127، ابوداود، ترمذی 3/377 ـ 378، ابن ذماجه 1/19ـ 20 و حاکم 1/95 ـ 97 با سندهای متعددی از عریاض بن سایه روایت نموده اند. ترمذی، حاکم، ذهبی و دیگر علما آن را صحیح دانسته اند، همان گونه که صحیح هم می باشد.

 (2) این بخش از روایت را نسایی 234 ، ابو نعیم در الحلیه 3/189 و بیهقی در الاسماء والصفات صفحه ی 82 با سندی صحیح از جابر روایت نموده اند و ابن تیمیه در الفتاوی 3/58 نیز این روایت را صحیح دانسته است.

 (3) این اقوال را عینی در 5/356 ـ 257 ذکر نموده و گفته است که قول اخیر را امام مالک و ابوبکر ابن العربی اختیار نموده اند.

(4) المصنف 2/110/2.

 (5) المنتقی من منهاج الاعتدال صفحه ی 169ـ 170.