نمـــــــــاز تــــــــــــــــــــراویح

ترجمه کتاب (صلاة التراویح) شیخ آلبانی رحمه الله

نمـــــــــاز تــــــــــــــــــــراویح

ترجمه کتاب (صلاة التراویح) شیخ آلبانی رحمه الله

روایات ضعیف(بیست ..) نمی توانند..

 صلاة التراویح (1۵)   

 

روایات ضعیف(بیست رکعت تراویح) نمی توانند

یکدیگر را تقویت نمایند 

شاید کسی بگوید: ما قبول داریم که تک تک این روایات ضعیف اند، اما آیا به سب کثرت نمی توانند یکدیگر را تقویت نموده و قوی گردانند؟

باید گفت: به دو علت هرگز چنین چیزی ممکن نیست:

اولاً: کثرت روایت احتمال ظاهری و صوری بودن را دارند، نه احتمال حقیقی و واقعی بودن، زیرا به جز روایت متصل سائب بن یزید روایت دیگری در دسترس نیست و روایت یزید بن رومان و یحیی بن سعید الانصاری منقطع اند. احتمال دارد که محور این دو نیز بر روایت اولی باشد و این احتمال نیز می رود که بر روایت دیگری باشد، چنان که بعداً متذکر خواهیم شد، و چون احتمال آمد، استدلال باطل می گردد.

ثانیاً: در بحث های گذشته ثابت نمودیم در روایت مالک از استاد ثقه و دارای قوت حافظه، یعنی یوسف از سائب، یازده رکعت آمده و بس، که درست و صحیح است، و کسانی که با مالک د راین روایت اختلاف دارند به خطا رفته اند. و نیز روایت کسانی که با محمد بن یوسف اختلاف نموده اند، یعنی ابن خصیفه و ابن ابی ذباب، شاذ است. در حدیث شناسی به اثبات رسیده که روایت شاذ، منکر و مردود است. زیرا اشتباه است و یک اشتباه هرگز نمی تواند اشتباه دیگری را تقویت گرداند.

علامه ابن صلاح در المقدمه(۱)می فرماید: اگر فرد در روایتش منفرد و تنها باشد، باید دید با آنچه راوی حافظ تر روایت می نماید، مخالف است یا نه؟ که در صورت مخالفت، روایت وی شاذ و مردود است. ولی اگر با راویان دیگر مخالف نیست، درواقع چیز زایدی را روایت نموده که دیگران روایت ننموده اند. اگر آن را راویِ وی منفرد، عادل، حافظ، ثقه و در قوت حافظت مورد اعتماد باشد انفراد او پذیرفته می شود. شکی نیست که این روایت از نوع اول است، زیرا راوی آن با آنچه که راوی حافظ تر روایت نموده است مخالف می باشد، که در این صورت مردود است. واضح است علما علت نپذیرفتن روایت شاذ را همان ظهور و اشتباه در آن می دانند که همان مخالفت موجود باشد. پس آنچه اشتباهش ثابت شد از نظر عقلی نمی توان با آن، روایت هم معنایش را تقویت کرد. هویدا شد که شاذ و منکر معتبر نیستند. و نمی توان آن ها را به عنوان دلیل ارایه نمود، زیرا بود و نبودش، یکسان است.

روایت یزید بن رومان و یحیی بن سعید انصاری هر دو منقطع اند و نمی توان گفت یکدیگر را تقویت می کنند. زیرا شرط تقویت این است که شیوخ و اساتید هر یک از آن دو راوی که به صورت مرسل روایت را ذکر نموده اند، جدا باشند. (۲)این شرط این جا مفقود است، زیرا گمان بر این است که ه ردو راوی یعنی یزید بن رومان و یحیی بن سعید مدنی در بعضی از اساتید و شیوخ در این روایت مشترکند، بنابراین احتمال دارد استادی که هردو، این روایت را از او نقل نموده اند، یکی باشد، و امکان مجهول بودن آن استاد و یا ضعیف بودن آن نیز هست. لذا نمی توان به آن استدلال کرد. این نیز ممکن است که از دو استاد جداگانه روایت نموده و هر دو ضعیف باشند که نتوانیم آنان را معتبر بدانیم. این احتمال نیز هست که آن دو استاد، ابن خصیفه و ابن ابی ذباب باشند که هر دو مدنی اند و در هر دو روایت ـ چنانکه پیش تر متذکر شدیم ـ اشتباه کرده باشند. بنابراین روایت یزید و ابن سعید نیز غلط است. تمام این احتمالات در این جا وجود دارد و با وجود احتمال، استدلال بی اعتبار شده و از بین می رود.

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می فرماید: (۳)«علما در قبول و یا رد احادیث و روایات مرسل اختلاف دارند؛ صحیح ترین قول این است که بعضی مورد قبول، بعضی مردود و درباره ی بعضی دیگر باید توقف نمود. آن دسته از روایات مرسل که با روایت ثقات مخالف اند مردود می باشند. روایات مرسلی که با دو سند ذکر شده و هر یک از دو راوی از اساتید جداگانه ای روایت نموده باشند، این بر صدق روایت دلالت دارد، زیرا د رچنین صورتی به طور معمول خطا و اشتباه در آن راه ندارد...»

در حقیقت غفلت از این شرط باعث شده که بسیاری از علمای بزرگ داستانهای باطلی همچون قصه ی مشهور «غرانیق» را صحیح بدانند. (۴)بنده نیز در کتابی به نام (نصب المجانیق لنسف قصه الغرانیق) آن را بیان نموده ام. بدین نکته توجه شود که بسیار مهم است.

آنچه را درباره ی روایاتی که از ابن عمر رضی الله عنهما روایت شده است، بیان نمودم، بر روایاتی که از علی و دیگر صحابه در فصل پنجم خواهد آمد، نیز صدق می کند. افزون بر آن که بعضی از آن روایات بسیار ضعیف اند، مانند روایت دومی که از علی س ذکر می شود و هرگز صلاحیت ندارد با آن، روایت دیگری را تقویت نمود.

این مطالب را به ذهن بسپار، ان شاء الله برایت مفید واقع گردد.

            


(۱) مقدمه ابن صلاح، صفحه ی 86.

 (۲) کتاب نتایج الافکار امیر صنعانی 1/288 را ملاحظه نمایید. و من درباره ی این شرط مفصلاً در کتابی به نام «نصب المجانیق لنسفاقصه الغرانیق» این را بحث نموده ام.

 (۳) نقل از کتاب مخطوط حافظ ابن عبدالهادی حدیث 405ـ ق 255 ـ 227 که در کتابخانه ی ظاهریه ی دمشق موجود است.

 (۴) قصه غرانیق اندکی توضیح داده شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد